سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت معصومه سلام الله علیها با برادر

شاعر : رضا باقریان
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل

یوسف چرا به گوشۀ کـنعـان نمی‌رسد            این هجر، این عذاب به پایان نمی‌رسد

خشکم زده، ترک ترکم، تشنه‌ام، چرا            بـارانِ رحـمـتـی به بـیـابـان نـمی‌رسد


راهی شدم ز شهر و دیاری که داشتم            چشم ترم به حضرت بـاران نمی‌رسد

آه ای بـرادرم سر و سامـانِ من تویی            این خواهرِ تو به سر و سامان نمی‌رسد

هم نیست قسمتم برسم محضرت رضا            هم بر لبِ تـرک زده‌ام جـان نمی‌رسد

در بـینِ بـسـترم، نـفـسـم با تو می‌زنـد            جانانِ من، به این دلِ ویران نمی‌رسد؟

قسمت نبود پیـش تو بـاشم عـزیـز من            کارم دگـر به دارو و درمان نمی‌رسد

آنقدرْ ناخوشم که در این لحظه‌های تلخ            دستم به سمتِ زلفِ پـریشان نمی‌رسد

زینب دلش گرفت و صدا زد، خدای من            یک تن به دادِ این لب عطشان نمی‌رسد؟

شکرخدا نه نیزه، نه شمشیر خورده‌ای            نه از کمان حـرمـله‌ها تیـر خـورده‌ای

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن حذف شد



گـرچـه بـرادرانِ مـرا سـر بـریـده‌انـد            آهـم بـه آهِ زیـنـبِ نــالان نـمــی‌رســد